حماسه ای دیگر در اصفهان- برگزاری مراسم چهلم شهدای راه آزادی

امروز هشتم مرداد ماه، مردم بیدار اصفهان بار دیگر به کودتاچیان ثابت کردند که هرگز زیر بار زور و استبداد و دروغ نخواهند رفت. امروز همزمان با سراسر شهرهای کشور، اصفهانی ها برای برگزاری مراسم چهلم شهیدان، از جمله ندا آقاسلطان، در سه و سه پل گرد هم آمدند.

من به همراه یکی از دوستانم از حوالی ساعت 5 بعدازظهر، در محل همیشگی تجمعات مردم اصفهان(سی و سه پل) حاضر بودیم. در ابتدا تعدادی از مردم در ابتدای ورودی پل اقدام به نشستن نمودند و با پیوستن جمعی از جوانان با دستبندهای سبز، هسته اولیه تجمع شکل گرفت. ناگهان تعدادی از ماموران نیروی انتظامی با فریاد مردم را مجبور به حرکت کردند. ظرف مدت چند ثانیه جمعیت افزایش پیدا کرد که همگی با بالا بردن دستان به علامت وی، بدون هیچگونه شعاری راهپیمایی سکوت خود را آغاز نمودند. از همان ابتدا تعدادی از ماموران دو آتشه با هدایت دسته های تجمع کنندگان به جهت های مختلف، به خیال خود سعی در از بین بردن نظم راهپیمایی بودند که باید بگویم زهی خیال باطل!

چند دقیقه راهپیمایی با نظمی مثال زدنی بدور از خشونت با شمعهایی در دست ادامه یافت تا اینکه سگها باز شدند و لباس شخصی ها و بسیجی ها با حمله بطرف مردم تعدادی را مضروب نمودند و برای دستگیری چند نفر اقدام کردند که با واکنش صریح مردم مواجه شدند. بعضی ها را می دیدم که می گفتند امروز هیچکس نباید دستگیر شود، هوای همدیگر را داشته باشید و باید بگویم الحق و الانصاف چنین بود. اگر از جایی صدایی بلند میشد همه مردم با هو کردن و گفتن ولش کن ولش کن و هجوم به آن سمت مانع از دستگیری می شدند. بسیجیها که همه زورشان در چماقشان است با دیدن این همبستگی و وحدت مردم از جمعیت خارج می شدند. تا اینجا همه در سکوت بودند و فقط چند بار برای شادی روح شهدا صلوات فرستاده شد. مدام گروه هایی از مردم را متفرق می کردند و مردم پس از چند دقیقه دوباره به هم می پیوستند.

وقتی تعداد باتوم بدستها زیاد شد، جمعیت به سمت پل خواجو به حرکت درآمد. این کار باعث قفل شدن سرتاسر خیابان آبشار گردید. اتومبیلها به شدت بوق می زدند و اعتراض خود را به کودتاچیان نشان می دادند. همه دستها را به نشانه پیروزی بالا برده بودند. در اینجاها بود که سکوت مردم با دیدن برخورد قهرآمیز کودتاچیان شکست و شعارهایی از قبیل "الله اکبر" "برادر شهیدم رایتو پس میگیرم" "میجنگیم، میمیریم، ذلت نمیپذیریم" "مرگ بر روسیه" و ... سر داده شد. در مسیر مردم را دیدم که به سمت گروهی از ماموران گل پرتاب می کردند، گرچه امیدی به برخورد رافت آمیز از طرف آنها نمی رفت.

این وضعیت بیش از 2 ساعت به طول انجامید و حدود ساعت هشت و نیم به پل خواجو رسیدیم که گویا کاسه صبر نیروهای کودتا سر آمد و با موتور به سمت مردم حمله ور شدند و تعدادی از مردم را دیدم که زیر مشت و لگد و ضربات باتوم افتاده بودند. تا ساعت نه و نیم که در محل بودم هنوز ازدحام جمعیت مشاهده میشد. ترافیک تمام خیابانهای اطراف را فرا گرفته بود.

نکته ای که در این تجمع بسیار اهمیت داشت این بود که از همه قشر و سنی در بین مردم بود و مردم اصلا قابل تفکیک به گروه های خاصی نبودند. پیرمردان و پیرزنانی را می دیدم که با همه مشکلات جسمی که داشتند به جمع مردم پیوسته بودند. خانمی را دیدم با بچه شیرخواره که دستان خود را بعلامت پیروزی بالا برده بود. دختران و پسرانی را دیدم که مصمم تر از قبل، طلب حق خود را می کردند و این نوید انزال ناپذیری این جنبش را می داد.

امروز اگرچه از ضربات باتوم کودتاچیان بی نصیب نبودم ولی باید بگویم با دیدن این حضور مردم خیلی کیفور شدم!

به امید پیروزی




1388/5/8

اطلاعیه محسن مخملباف و دکتر محسن سازگارا درباره مراسم پنجشنبه چهلم شهدا



روز پنجشنبه هشتم مرداد ماه، روزبزرگداشت تمام شهدای جنبش سبز ایران است.



1- عزاداران ازصبحگاهان برای نثار گل به مزارشهدا می روند و شامگاهان به منازل ایشان جهت عرض تسلیت مراجعه می کنند. ( آدرس ومشخصات شهدایی که تا کنون دریافت کرده ایم درذیل این اطلاعیه آمده است.)

2- درتهران عزاداران شهدا به صورت میلیونی ازساعت شش بعدازظهر در مصلای بزرگ تهران (واقع دربزرگراه رسالت) حضور می یابند تا درکناریکدیگر با سکوتی سرشار از فریاد، وروشن کردن شمع پس ازتاریکی هوا، به ادای احترام شهدا بپردازند.

رئیس جمهور منتخب مردم وعلمای قم نیز درمراسم حضورخواهند یافت.
درصورتی که سرکوبگران بخواهند ازاین مراسم آرام، انسانی واسلامی جلوگیری نمایند، مردم مثل همیشه درگیرنشده، درکمال آرامش به طرف خیابان ولی عصرمی روند و ازجلوی پارک ملت دردوجهت شمال وجنوب گرد هم خواهند آمد.



3- درشهرستان ها نیزمراسم مشابهی برگزارمی شود. نشانی محل تجمعات که توسط فعالین پاره ای ازشهرها تعیین شده، درذیل همین اطلاعیه درج شده است.

درصورت اشغال مراکزیادشده توسط سرکوبگران، عزاداران در جای دیگری که فعالین هرشهردرنظرگرفته اند حضور خواهند یافت. بدیهی است غیرازاین پانزده شهردربسیاری شهرها وروستاهای دیگرکشورهم مراسم مشابهی برگزارمی شود که نشانی آن تجمعات نیزتوسط فعالین هرمنطقه به آگاهی اهالی می رسد.
محسن سازگارا- محسن مخملباف
هفتم مرداد هشتاد وهشت

نشانی تجمع در شهرهای ایران
اردبیل: میدان آزادی
اصفهان: سی و سه پل بوستان آئینه
اهواز: فلکه سوم کیان پارس
ایلام: میدان امام خمینی
تبریز: چهارراه آب رسانی به طرف میدان دانشگاه
رشت: پارک شهر خیابان انقلاب به طرف میدان ساعت
ساری: پارک شهر خیابان انقلاب به طرف میدان ساعت
سنندج: میدان اقبال، بلوار کشاورز
شیراز: فلکه گاز، بلوار ارم به طرف فلکه نمازی
قزوین: میدان عارف قزوینی
کرمان: میدان مشتاقیه
مشهد: پارک ملت، بلوار سجاد
همدان: میدان ابوعلی تا میدان آزادی
یاسوج: میدان هفت تیر
یزد: چهارراه دولت آباد، جایگزین میدان امیرچخماق
تهران: مصلا، جایگزین پارک ملت در امتداد خیابان ولی عصر

آدرس تعدادی از شهدا

اشكان سهرابي:
تهران- خيابان هاشمي، بين خيابان خوش و خيابان رودكي، كوچه مقدم، كوچه فرعي قنبر نژاد پلاك 2 واحد اول منزل رضا سهرابي

حسین اکبری:
خیابان گلبرگ شرقی نرسیده به خیابان دردشت جنب مسجد سیدالشهدا طبقه سوم

مصطفی غنیان:
تهران-خیابان سعادت آباد شمالی-کوچه دوم(شهید عبقری)-پلاک 16-طبقه پنجم

مسعود هاشم زاده:
خیابان ستارخان - خیابان شادمان – خیابان ذوالفقاری – بلوار سیادت – پ 10 – طبقه سوم

ابراهیم خضری:
خ شریعتی کوچه مهندسی-محل شهادت خیابان 16 آذر -تاریخ شهادت 30 خرداد

کیانوش آسا:
ابتدای بلوار شهید مصطفی امامی، خیابان مجتمع تجاری غدیر، پشت مجتمع مسکونی دادگستری جنب نانوایی لواشی
نشانی مزار شهید: قطعه 58 پلاک 12 باغ فردوس کرمانشاه

محسن روح الاميني نجف آبادي:
نصرت شرقي- كوي بهشت

رامین قهرمانی:
خیابان ستارخان ، خیابان شهرآرا
محل شهادت: تهران ، پس از بازداشت شدن (بازداشتگاه کهریزک – بیمارستان رسول اکرم(

یعقوب بروایه:
استان خوزستان، شهرستان اهواز، 25 کیلومتری اهواز اندیمشک، روستای براویه

رامین آقا زاده قهرمانی:
خیابان ستارخان ، خیابان شهرآرا

عباس ديسناد:
نشاني مزار : بهشت زهرا - قطعه 257- رديف 66- شماره 17
محل شهادت : خيابان آزادي - نزديك محل كسب


1388/5/7

مسیرهای راهپیمایی 8 مرداد( چهلم شهدای جنبش سبز ایران ) در تهران و شهرستان ها

از لینک زیر اپلود کنید و به صورت ایمیل ارسال کنید به همه - بخصوص در شهرستان ها


اردبیل میدان آزادی
اصفهان سی و سه پل بوستان آئینه
اهواز فلکه سوم کیان پارس
ایلام میدان امام خمینی
تبریز چهارراه آب رسانی به طرف میدان دانشگاه
رشت پارک شهر خیابان انقلاب به طرف میدان ساعت
ساری پارک شهر خیابان انقلاب به طرف میدان ساعت
سنندج میدان اقبال، بلوار کشاورز
شیراز فلکه گاز، بلوار ارم به طرف فلکه نمازی
قزوین میدان عارف قزوینی
کرمان میدان مشتاقیه
مشهد پارک ملت، بلوار سجاد
همدان میدان ابوعلی تا میدان آزادی
یاسوج میدان هفت تیر
یزد چهارراه دولت آباد، جایگزین میدان امیرچخماق
تهران مصلا، پارک ملت در امتداد خیابان ولی عصر تا میدان محسنی

1388/5/7

دیدگاه خمینی در مورد دموکراسی

_ آنهایی که فریاد می زنند باید دموکراسی باشد، اینها مسیرشان غلط است. مسیر ما مسیر نفت نیست، ملی کردن نفت پیش ما مطرح نیست. ما اسلام می خواهیم.

_ در انقلابی که در ایران حاصل شد در سرتاسر این مملکت فریاد مردم این بود که ما اسلام می خواهیم. این مردم قیام نکردند که مملکتشان دموکراسی باشد.

_ به آنها که از دموکراسی حرف می زنند گوش ندهید. آنها با اسلام مخالفند. می خواهند ملت را از مسیر خودش منحرف کنند. ما قامهای مسموم، آنهایی را که صحبت ملی و دموکراتیک و اینها را می کنند می شکنیم.

_ آنهایی که به اسم دموکراسی، یا اسم دموکرات می خواهند مملکت را به فساد و تباهی بکشند، اینها باید سرکوب شوند. ملت آنها را سرکوب خواهد کرد. کاری نکنید که باب غضب باز شود.

_ شما روشنفکر هستید و آزادی همه چیز، از جمله آزادی فحشا را می خواهید. یک نحو آزادی می خواهید که جوانان ما را فاسد کند. ما می خواهیم مملکت را حفظ کنیم و حفظ مملکت به آن آزادی که شما می گویید نیست. آین آزادی مملکت را بر باد می دهد. این آزادی که شما می خواهید آزادی دیکته شده است.

_ من انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم اجازه نمی دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می کردیم، تمام جبهه ها را ممنوع اعلام می کردیم و یک حزب و آن حزب الله، حزب مستضعفان تشکیل می دادیم و من توبه می کنم از این اشتباهی که کردم.

_ یک نفر آدمی که یک مملکت یا گروه را فاسد می کند، قابل اصلاح نیست. این را باید برای تهذیب جامعه نابود کرد. این غده سرطانی را باید از جامعه دور کرد و دورکردنش هم به این است که اعدامش کنند.

_ یکی از اینها آمده بود گریه می کرد که چرا بعضی از اینها را می کشند؟ اینها باز توجه ندارند که اسلام در عین حال که تربیت است، یک مکتب تربیت است. اگر ما بخواهیم مسامحه کنیم در قضاوت، تا آخر گرفتار هستیم. ما با هیچ کس قوم و خویشی نداریم. ما مطیع اسلام هستیم و احکام اسلامی را می خواهیم جاری کنیم.

_ ما دیگر نمی توانیم آن آزادی را که قبلا دادیم بدهیم و نمی توانیم این احزاب کار خودشان را ادامه بدهند. ما شرعا نمی توانیم مهلت بدهیم. شرعا جایز نیست که مهلت بدهیم. ما آزادی دادیم و خطا کیریم. با این حیوانات درنده نمی توانیم با ملایمت رفتار بکنیم. دیگر نمی گذلریم هیچ نوشته ای از اینها در هیچ جای مملکت پخش شود. تمتم نوشته هایشان را از بین می بریم. با اینها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار خواهیم کرد.

_ این جنایتکارها که در بازداشت هستند متهم نیستند، بلکه جرمشان محرز است؛ باید فقط هویت آنها را ثابت کرد و بعد آنها را کشت. اصلا نیاز به محاکمه آنها نیست. هیچگونه ترحمی در مورد آنها مورد ندارد. اگر ما اینها را نکشیم، هر یکیشان که بیرون میرود آدم میکشد. با چند سال زندان کار درست نمی شود، این عواطف بچگانه را کنار بگذارید.

_ راجع به دادگاه انقلاب و راجع به کارهایی که مربوط به دادگاه انقلاب است، من نمی گویم که باید اینجا سستی بشود.اینجا باید با جدیت جلویش گرفته بشود. باید جلوی این فسادها گرفته بشود. حالا بگیرند نگه دارند تربیت کنند یل اگر واقعا مستحق حدود شرعی هستند حدود شرعی را جاری بکنند که زندانها باید محل تربیت باشند.

_ آقایان بعضی شان می گویند: مساله ولایت فقیه، اگر یک مساله تشریفاتی باشد مضایقه نداریم، اما اگر بخواهد دخالت بکند در امور، نه، ما آن را قبول نداریم. اگر متوجه به لازم این معنا باشند، مرتد می شوند.

_ هرکه به رسول خدا اهانت کند، هرکه به ائمه هدی اهانت کند، واجب القتل است.

_ قیام کردن بر خلاف حکومت اسلامی، جزایش جزای بزرگی است. قیام بر ضد حکومت اسلامی در حکم کفر است. بالاتر از همه معاصی است. همان بود که معاویه قیام می کرد، حضرت امیر قتلش را واجب می دانست.

_آنکه مکتبی را مسخره می کند، اسلام را مسخره می کند. اگر متعمد باشد، مرتد فطری است. زنش برایش حرام است. مالش هم باید به ورثه داده شود. خودش هم باید مقتول شود.

_ ملی گرایی مخالف اسلام است.

_ ملی گرایی بر خلاف اسلام است، این بر خلاف دستور خداست و بر خلاف قرآن مجید است.

_ ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است.

_ ما از این ملی ها چیزی ندیدیم جز خرابکاری.

_ آنهایی که می گویند ما می خواهیم ملت را احیا کنیم، مقابل اسلام ایستاده اند.

_ ما چقدر از این ملیت سیلی خوردیم، من نمی خواهم بگویم که در زمان ملیت، در آن زمان آن کس که آن قدر ازش تعریف می کنند(مصدق)، چه سیلی به ما زدند. من نمی خواهم بگویم که مدرسه فیضیه را به مسلسل بستند. بروند کنار اینها، بروند گم بشوند، ما از آنها ضربه خوردیم.

برگرفته از کتاب ایستاده بر آرمان

منابع:

_ سخنرانی در جمع دانشجویان اهواز، کیهان 58/3/3

_ سخنرانی مورخه 19 آذر 58، قم

_ سخنرانی مورخه 22 اسفند 57، قم

_ صحیفه نور، ج 9، ص 376

_ سخنرانی در مسجد فیضیه قم، جمعه 2 شهریور 58، سروش شماره 18

_ کیهان، 27 مرداد 58

_ سخنرانی 19 تیر 58

_ صحیفه نور، ج 14، ص 50

_ مجلس معارفه با نمایندگان مجلس خبرگان در فیضیه قم، 27 مرداد 58

_ سخنرانی به مناسبت سالروز تولد رسول اکرم، 9 تیر 59

_ سخنرانی در جمع حکام شرع دادگاهها 61/11/18، صخیفه نور، ج 17، ص 179

_ سخنرانی 58/7/12، صحیفه نور، ج 10، ص 15

_ صحیفه نور، ج 14، ص 376

_ سخنرانی در جمع گروهی از بانوان لنگرود 58/4/2، صحیفه نور، ج 12، ص 182

_ سخنرانی مورخه 58/12/29، صحیفه نور، ج 10، ص 15

_ صحیفه نور، ج 14، ص 376

_ سخنرانی در جمع دانشجویان و طلاب، جمهوری اسلامی، 59/3/15

_ سخنرانی 59/3/3، صحیفه نور، ج 13، ص 110

_ سخنرانی در کنگره قدس، صبح آزادگان، 59/5/19

_ جمهوری اسلامی، 59/3/5

_ پیام به مناسبت روز قدس، سروش، 25 مرداد 59

_ سخنرانی در جمع شورای عالی قضایی، صحیفه نور، ج 13، ص 51


1388/5/4

نگرانی های فرعون زمانه

قدیم ترها همیشه از خودم می پرسیدم چرا کسانی که در راس قدرت هستند انقدر مصرانه مردم رو به حفظ دین، البته اون دینی که مورد پسند حکومتشون باشه، دعوت می کنن. بعد می گفتم لابد اینها آدم های با خدا و مخلص و کاردرستی هستند دیگه وگرنه اونا رو چه کار با دین مردم؟! بعدها یه ذره که عقلم بیشتر قد داد و فهمیدم که قدرت بد چیزیه و از آدم یه چیز دیگه میسازه به این نتیجه رسیدم که اینا دلشون به حال دین من و امثال من یا بهشت و جهنم رفتن مردم نمیسوزه بلکه بالعکس خیلی وقتها دین رو وارونه جلوه میدن و به اون شکلی در میارن که تضمین کننده بقای حکومتشون باشه.

امروز آقای خامنه ای در جمع شرکت کنندگان در مسابقات قرآنی درفشانی کرده و همه را به اجرای فرامین قرآنی امر نمودن و همچنین گفتند که تقوای الهی پیشه کنید. آیا ایشون واقعا نگران دین مردم هستند؟! اصلا خود ایشون به اسلام و قرآن عمل می کند؟ خوب لابد میکنن و ما کوردلان نمیبینیم. با این حساب باید در قرآن اومده باشه که مردم رو بخاطر اینکه طلب حق میکنن بکشید،شکنجه بدید و اعتراف زوری بگیرید غمتون هم نباشه، مشروعیتش با من!!!

وقتی این قبیل حرفا و سوء استفاده ها از دین رو میشنوم به یاد مطلبی میافتم از یک دوست که چند وقت پیش تحت عنوان نگرانی های فرعون برام فرستاد که واسه خود من جالب و آموزنده بود:

نگرانی های فرعون

وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُوني‏ أَقْتُلْ مُوسى‏ وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ (26 غافر)

وفرعون گفت بگذارید من موسی را بکشم او هم اگر راست می گوید خدای خویش را به کمک بخواند، من می ترسم او دین شما را تغییر دهد یا فسادی در زمین برانگیزد.

قرآن در سوره غافر نقل می کند که فرعون به مردم گفته است دو نگرانی برای آنها دارد: یکی اینکه نگران دین مردم است و می ترسد که موسی دین مردم را دست کاری و تبدیل کند و دیگر اینکه نگران است بواسطه موسی فسادی در زمین پدیدار شود. آیا براستی اینها سخنان فرعون است؟ شاید اگر قرآن کریم این سخنان را از زبان فرعون برای ما نقل نکرده بود هرگز باورمان نمی شد فرعون نیز چنین سخنانی بگوید. فرعونی که مردم را از دین فطری و حریت توحیدی خدادادی دور کرده است چگونه از دینداری دم می زند انگار که امر دین و حفظ دین مردم بعهده اوست. جالب است که می گوید «دینکم» نگران دین شماها هستم. نمی گوید نگران دین هستم بلکه می گوید نگران «دین شمایم». تصور او این است که مردم رعایای او هستند و حفظ زندگی معنوی آنها بر عهده اوست و این موسایی که آمده است این زندگی معنوی را به مخاطره افکنده است.

همچنین او نگران است که مبادا در زمین فسادی ظهور و بروز کند. یعنی در زمان فرعون هیچ فسادی نیست و این موسی است که حیات زمین را در معرض خطر فساد قرار داده است. شگفتا کسی که در کانون فساد و تباهی نشسته است چگونه چنین سخنی را برزبان می راند انگار که پرچمدار مبارزه با ظلم و فساد و تباهی است. تفسیر المیزان در توضیح نگرانی دوم فرعون می گوید: «چون مى‏ترسم كار او بالا بگيرد و نيرومند شود و پيروانش زياد گشته، به آسانى سر از اطاعت ما برتابد و كار منجر به مشاجره و جنگ و از بين رفتن امنيت گردد.»(ترجمه الميزان، ج‏17، ص: 498)

قرآن کریم مانند همه سطور نورانی دیگرش طرفه درسی به ما می دهد و آن اینکه حتی فرعون هم که برای ما خرابی عملش آنقدر واضح است چقدر قشنگ و حق بجانب حرف می زند تا آنجا که حتی نقطه مقابل عمل اوست. این خود اوست که یک عده را حمایت کرده و گروهی دیگر را ضعیف و دربند کرده و بدترین شکل دودستگی را رایج کرده است و اینک او می گوید از فساد و نزاع و دودستگی میان شما بیمناکم. هم او که ریشه بی دینی است خود را متولی دینداری مردم می داند.

قرآن می خواهد به ما بگوید اگر بخواهید به حرف گوش کنید حرف خوب خیلی ها بلدند بزنند حتی فرعون طغیانگر بلندی طلب، اما آنچه ملاک است اعمال گوینده آن سخن است که چه بسا خودش مصداق همان است که دارد از آن برحذر می دارد.

1388/5/3

پنجاه نکته مبارزه مسالمت آمیز


مي توانيد اين مطلب را از لينک زير دانلود و مطالعه کنيد:


دانلود

1388/5/3

جنگ قدرت، شکاف در نظام


پس از گذشت بیش از 40 روز از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مجلس خبرگان اقدام به انتشار بیانیه ای در حمایت از رهبر نموده و از هاشمی رفسنجانی، رئیس این مجلس نیز خواسته صراحتا حمایت خود را از رهبر اعلام کند. این امر در شرایطی صورت گرفته که در روزهای اخیر از مردم عادی گرفته تا بسیاری از بزرگان، زمزمه خروج سید علی خامنه ای از شرایط لازم برای احراز مقام رهبری بگوش می رسد تا آنجا که آیت الله منتظری، ادامه حکومت چنین فردی را جائرانه خواند. در چنین اوضاعی که مردم پس از سالها دریافته اند چه می خواهند و علنا بیان می کنند این نوع نظام که چیزی به غیر از دیکتاتوری نیست را نمی خواهند، سران رژیم احساس خطر کرده و به تکاپو افتاده اند به هر شکل ممکن قدرت خود را حفظ کنند و انتشار اینگونه بیانیه ها هم در همین راستاست.

آنچه از همه مهمتر می باشد این است که جنگ قدرت هر روز بیش از پیش در بین سران جمهوری اسلامی خودنمایی کرده و شکاف در نظام را بر همگان نمایان تر می سازد. برای تایید این مدعا همین بس که تنها 50 تن از 88 عضو مجلس خبرگان این بیانیه را امضا کرده اند که اسامی همان ها هم عنوان نشده است(معلوم نیست اصلا آیا همین تعداد هم واقعیت داشته باشد) و 38 نفر دیگر از جمله هاشمی رفسنجانی، چنین بیانیه ای را تایید نکرده اند. شکاف در مجلس خبرگان یعنی شکاف در کل نظام، چرا که در ایران هیچ نهادی بالاتر از این مجلس که دارای حق عزل رهبر است، وجود ندارد.

1388/5/2

تفاوت های نظام حق و نظام باطل

1- در نظام باطل هرکه موقعیت ممتازتری دارد خطایش کوچکتر محسوب می شود ولی در نظام حق هرچه موقعیت و قدرت گناه کننده ممتازتر باشد گناه او بزرگتر و خطای او نابخشودنی تر است تا آنجا که یکی از معیارهای گناه کبیره همین است که چه کسی انجام داده است. گناهی که برای یک فرد معمولی جامعه، گناه صغیره است برای کسی که در موقعیت های خاص اجتماعی قرار دارد گناه کبیره است.

2- در نظام باطل، موقعیت اجتماعی خطاکار خطاهای او را می پوشاند ولی در نظام حق هرکه بالاتر است خطایش بیشتر در نظر است و همین خود برای او مراقبت ایجاد می کند.

3- در نظام باطل خوبی و بدی، ارزش و ضد ارزش با منصب تعریف می شود. هرکاری قدرتمند می کند خوب است و هرچه او نمی پسندد بد است. در نظام حق، صاحب منصب با ارزش سنجیده می شود اگر رفتارش با ارزش ها مطابقت کرد صاحب منصب صالح است وگرنه فاسق است.

4- در نظام باطل هرکه قدرتمند تر است احتمال رهایی او از مجازات بیشتر است ولی در نظام حق تخفیف ها برای آنهاست که دستشان از قدرت کوتاه است و برای قدرتمندان هیچ تخفیفی در نظر گرفته نمی شود.

5- در نظام باطل ترمزها و نگاه دارنده ها و محدود کننده ها در سوی ضعیف جامعه سنگینی می کند و برای همین، که در نظام باطل قدرت رهایی بخش از محدودیت هاست، گرایش به احراز قدرت در نظام باطل زیاد است ولی در نظام حق، محدودکننده ها و ترمزها در سمت قدرت اشتداد می یابد طوری که قدرت آنقدر دست و پاگیر می شود که کمتر کسی بدان رغبت می کند.

6- در نظام باطل ستایش و مذمت مستقیما به افراد تعلق می یابد و فضای عام خوب و بد دانستن، خود این کس و آن کس است ولی در نظام حق، افراد نه مستقیما بلکه بواسطه رفتار نیک و بدشان مورد مدح و ذم قرار می گیرند.

7- در نظام باطل، ارزشها و اخلاق بشدت ناپایدار و نسبی می شوند و با متغیرهای بی شماری گره می خورند ولی در نظام حق معیارهای ارزشی دوام و ثبات دارند و حاشیه و بیرون از خویش را وادرا به خضوع در برابر خویش می کنند.

1388/5/1

بگذرد

باش تا صبح دولتت بدمد

این هنوز از نتایج سحر است

هم مرگ بر زمان شما نیز بگذرد

هم رونق زمان شما نیز بگذرد

وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب

بر دولت آشیان شما نیز بگذرد

ای تو رمه سپرده به طوفان گرگ طبع

این گرگی شبان شما نیز بگذرد

آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست

گرد سم خران شما نیز بگذرد

بر تیر جورتان زتحمل سپر کنیم

تا سختی کمان شما نیز بگذرد

در مملکت چو غرش شیران فرو نشست

این عو عوی سگان شما نیز بگذرد

1388/5/1