"مرگ بر آمریکا"، "مرگ بر اسرائیل"، "مرگ بر انگلیس"، "مرگ بر ...". 30 سال پس از انقلاب مساوی است با شعار مرگ بر
آمریکای جهانخوار، انگلیس خبیث، شیطان بزرگ و ده ها اسم کوچک و بزرگ دیگه. اما بالاخره روزی اومد که همه مردم یک صدا به خیابانها اومدند نه برای اینکه شعار "مرگ بر" بدهند، بلکه اومدند اولین قدم برای رسیدن به دموکراسی رو تجربه کنند، اولین گام در راه رسیدن به بلوغ فکری.
اصلا مشکل امروز ما از همین شعارهای تو خالی بوجود اومد. فکر نمی کنم 30 سال پیش از بین مردم توی خیابونا کسی بوده باشه که نگفته باشه "مرگ بر شاه". همه میدونستن و مطمئن بودن که شاه رو نمیخوان اما شک دارم حتی یک درصد میدونستن که چی میخوان. وقتی هم انقلاب به پیروزی رسید و موقع عمل به وعده ها رسید دیگه شاهی نبود، به کی شعار مرگ باید داد؟! چیکار کنیم مردم سرشون گرم باشه تا مملکت رو بچاپیم؟ چی بهتر از ساختن یه دشمن خارجی؟ اصلا این بهترین راه برای بقای دیکتاتوریه
یه عده هم هی گفتن و گفتن و گفتن تا کم کم باورشون شد ما یه دشمن داریم که دندون تیز کرده و کمین کرده که تو یه لحظه بپره ما رو نابود کنه. حالا چیکار کنیم؟ یه نیروی محافظ میخوایم و چه نیرویی بهتر از سپاه پاسداران؟ و اینطوری بود که حکومت نظامیان بر کشور توجیه شد تا امروز.
اما 13 آبان امسال نه خبری از استکبار جهانی بود نه خبری از شیطان بزرگ. مردم دیگه نمیخوان بازیچه دست یه مشت دیکتاتور باشن. اصلا استبداد داخلی خطرناکتره یا استکبار جهانی؟
شیطان بزرگتر اونیه که مردم 13 آبان عکسش رو به زیر کشیدن و از روش رد شدن. آره دیگه حنای ولایت فقیه رنگی نداره و این بخاطر اینه که داریم آسه آسه میرسیم به فهم درست. پس بهتره لااقل از این به بعد بگیم چی میخوایم، نه چی نمیخوایم، تا خود بخود هرچیزی که نامطلوبه از سر راهمون بره کنار.
دلمون رو هم نباید به آمریکا و غرب خوش کنیم. ما خودمون باید به هدفمون برسیم، بی منت. پس "نه دولت کودتا، نه منت اوباما". اوباما هم اگر از ما حمایت کنه یا نکنه چیزی به ما اضافه یا کم نمیشه، بلکه با تصمیم گیری در این مورد فقط به خودش اعتبار میده یا از اعتبار خودش کم میکنه.
پس "مرگ بر هیچکس"
"فارغ از هر مرده باد و زنده باد...............سر به راه مملکت باید نهاد"
No comments:
Post a Comment