شانزده آذر امسال، یادبودی برای دانشجویان سبز

روز دانشجوی امسال، یادبودی است برای گرامیداشت خاطره دانشجویانی که امروز دیگر در میان ما نیستند، ولی نامشان تا ابد زنده خواهد ماند.
کیانوش آسا: دانشجوی كارشناسی ارشد رشته‌ی پتروشیمی و از نخبگان دانشگاه علم و صنعت ایران/
ندا آقا سلطان: دانشجوی رشته فلسفه/
امیر جوادی فر: دانشجوی رشته‌ی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین/
اشکان سهرابی: دانشجوی رشته آی تی دانشگاه قزوین/
مصطفی غنیان: دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران/
ناصر امیر‌نژاد: دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در رشته هوا-فضا/
یعقوب بروایه: دانشجوی كارشناسی ارشد رشته نمایش در دانشكده هنر ومعماری دانشگاه تهران/
سالار طهماسبی: دانشجوی كارشناسی مدیریت بازرگانی رشت/
پریسا كلی: فارغ التحصیل رشته ادبیات/
ایمان نمازی: دانشجوی رشته عمران دانشگاه تهران/
محمد نیكزادی: فارغ التحصیل عمران/

و ده ها تن دیگر که یقینا گمنام نخواهند ماند.


سفرهای بین القبیله ای ا.ن

در پی سفرهای بین قبیله ای که ا.ن. در روزهای اخیر به انجام رسانده است و به دنبال ملاقات وی با جمعی از قبایل آدم خوار که بگفته خودش نقاط مشترک بسیاری با هم دارند، دستاوردهای مهم این دیدارها در زیر به سمع و نظر شما می رسد:
ا.ن. در جمع هواداران میلیونی خود که صد نفر هم نمی شدند اعلام کرد امروز مدیریت جهان در دستان توانای ماست. امروز ایران بیش از هر زمانی با همه کشورهای دنیا، به غیر از صد و پنجاه شصت کشور که همگی جیره خوار استکبار جهانی هستند، روابط در حد عالی دارد.
وی تاکید کرد که همه باید بکوشیم تا عدالت را بطور مساوی در همه جهان تقسیم کنیم و وعده داد در آینده ای نزدیک به حول و قوه الهی، سهام عدالت را در میان این قبایل نیز توزیع خواهد نمود.
رئیس جمزور ا.ن. در حالی که بشدت مورد تشویق قرار می گرفت، به مناسبت هفته بسیج، از تاسیس شعبه بین المللی بسیج در سواحل یکی از جزایر کومور خبر داد و اعلام نمود از همه بیکاران و اوباش دعوت می شود بمنظور ثبت نام در این پایگاه اقدام نموده و از مزایای آن از جمله تجاوز شبانه روزی، بهرمند گردند. وی همچنین از احداث قریب الوقوع تعدادی کهریزک در مناطق دورافتاده تر پرده برداشت.
وی خاطرنشان کرد از آنجاکه پس از کودتای پرشور ما در 22 خرداد هرجای ایران که می رویم خشتکمان را می کشند سرمان، لذا تصمیم داریم از این به بعد به همین سفرها ادامه دهیم و دور دوم این سفرها سال بعد همین موقع صورت خواهد گرفت که در آن به بررسی روند پیشرفت این پروژه ها خواهیم پرداخت.
ا.ن. در پایان مراسم سخنرانی، در جمع دوستانه تعدادی از روسای قبایل حاضر گردید و آنها را برای روز 16 آذر به ایران دعوت کرد تا در مراسم شامی مجلل، تعدادی از بازداشت شدگان همان روز را کباب کنند و بخورند که این دعوت با استقبال گسترده ی حضار روبرو شد تا آنجا که همگی با سر دادن شعار کومبا کومبا، حمایت خود از ا.ن. را اعلام نمودند.

پيام ابوالحسن بنی صدر به مناسبت اعدام احسان فتاحيان

ايرانيان!
احسان فتاحيان، جوانی ۲۳ ساله، اعدام شد. اين قربانی رژيم خشونت گستر، نمادی از نوع ديگر است: عمل نکردن به هر حقی، محروم شدن از حقوق ديگر است. چنانکه اختلاف در نظر و فرهنگ و... حق است. هرگاه با بکار بردن خشونت، از عمل به اين حق جلوگيری شود، تنها اين حق نيست که انسانها از عمل به آن باز می مانند، از حق انديشيدن، از حق دانستن، از حق اظهار نظر و ساختن و داشتن هويت، و از حق ... نيز باز می مانند.
و وقتی دولتی برای ممانعت از برخورداری از حق اختلاف، انسانی را از حيات محروم می کند، «همه انسانها را از حيات محروم می کند». جامعه ای که خواه بداند حق اختلاف لازمه برخورداری از حق حيات در رشد و آزادی است و چه نداند و سکوت کند، اعضای خود را از حقوق خويش محروم می کند و در جنايت رژيم و نقض حقوقی که حيات در گرو عمل به آنها است، شريک می کند.
فتاحيان نماد است زيرا، با اعدام او، حق اختلاف است که انکار می شود. با انکار اين حق، حق اشتراک در سرنوشت خود بمثابه يک جامعه، حق زندگی در آزادی و رشد و ديگر حقوق انسان و حقوق ملی است که انکار می شوند. به تمامی انسانها در حيات حقوقمند است که تجاوز می شود.
افزون بر اين، اين اعدام وحشت رژيم را از ادامه جنبشی گزارش می کند که شما مردم ايران برای بازيافت حق حاکميت بر سرنوشت خود، چون امواج حيات بخش برانگيخته ايد. پس در برابر اين جنايت سکوت نکنيد. هيچ عذری برای سکوت پذيرفته نيست. چرا که علاوه براين که شريک رژيم در محروم کردن خويشتن از حقوق خويش شده ايد، دست رژيم را در پرشمار کردن اين جنايت باز گذاشته ايد. رژيم نگون بخت در وحشت سقوط است و می پندارد گسترده تر کردن باز هم بيشتر دامنه خشونت و هرچه سبعانه کردن خشونتش، می تواند امواج جنبش را فرونشاند.
ايرانيان!
در ايران و هرجای جهان، به اعتراض برخيزيد.
پدران و مادران از نسل جوان کشور در جنبش بزرگ، حمايت کنيد. در آن شرکت کنيد و سران و فرمان بران رژيم جنايت گستر را مطمئن کنيد که خشونتشان عزم شما را راسخ تر می کند. بازهم صريح تر به آمران و مأموران اين جنايت بگوئيد: فرجامی جز شکست ندارند و بايد به اراده استوار شما تسليم شوند.

مرگ بر هیچکس

"مرگ بر آمریکا"، "مرگ بر اسرائیل"، "مرگ بر انگلیس"، "مرگ بر ...". 30 سال پس از انقلاب مساوی است با شعار مرگ بر
آمریکای جهانخوار، انگلیس خبیث، شیطان بزرگ و ده ها اسم کوچک و بزرگ دیگه. اما بالاخره روزی اومد که همه مردم یک صدا به خیابانها اومدند نه برای اینکه شعار "مرگ بر" بدهند، بلکه اومدند اولین قدم برای رسیدن به دموکراسی رو تجربه کنند، اولین گام در راه رسیدن به بلوغ فکری.
اصلا مشکل امروز ما از همین شعارهای تو خالی بوجود اومد. فکر نمی کنم 30 سال پیش از بین مردم توی خیابونا کسی بوده باشه که نگفته باشه "مرگ بر شاه". همه میدونستن و مطمئن بودن که شاه رو نمیخوان اما شک دارم حتی یک درصد میدونستن که چی میخوان. وقتی هم انقلاب به پیروزی رسید و موقع عمل به وعده ها رسید دیگه شاهی نبود، به کی شعار مرگ باید داد؟! چیکار کنیم مردم سرشون گرم باشه تا مملکت رو بچاپیم؟ چی بهتر از ساختن یه دشمن خارجی؟ اصلا این بهترین راه برای بقای دیکتاتوریه
یه عده هم هی گفتن و گفتن و گفتن تا کم کم باورشون شد ما یه دشمن داریم که دندون تیز کرده و کمین کرده که تو یه لحظه بپره ما رو نابود کنه. حالا چیکار کنیم؟ یه نیروی محافظ میخوایم و چه نیرویی بهتر از سپاه پاسداران؟ و اینطوری بود که حکومت نظامیان بر کشور توجیه شد تا امروز.
اما 13 آبان امسال نه خبری از استکبار جهانی بود نه خبری از شیطان بزرگ. مردم دیگه نمیخوان بازیچه دست یه مشت دیکتاتور باشن. اصلا استبداد داخلی خطرناکتره یا استکبار جهانی؟
شیطان بزرگتر اونیه که مردم 13 آبان عکسش رو به زیر کشیدن و از روش رد شدن. آره دیگه حنای ولایت فقیه رنگی نداره و این بخاطر اینه که داریم آسه آسه میرسیم به فهم درست. پس بهتره لااقل از این به بعد بگیم چی میخوایم، نه چی نمیخوایم، تا خود بخود هرچیزی که نامطلوبه از سر راهمون بره کنار.
دلمون رو هم نباید به آمریکا و غرب خوش کنیم. ما خودمون باید به هدفمون برسیم، بی منت. پس "نه دولت کودتا، نه منت اوباما". اوباما هم اگر از ما حمایت کنه یا نکنه چیزی به ما اضافه یا کم نمیشه، بلکه با تصمیم گیری در این مورد فقط به خودش اعتبار میده یا از اعتبار خودش کم میکنه.
پس "مرگ بر هیچکس"
"فارغ از هر مرده باد و زنده باد...............سر به راه مملکت باید نهاد"

درخواست دانشجویان فعال جنبش سبز دانشگاه آزاد و دولتی تبریز از رسانه ها برای اطلاع رسانی در رابطه با دوست در بندشان

در جریان تجمع روز 13 آبان تبریز که در داخل و خارج دانشگاه تبریز صورت پذیرفت، تعدادی از دانشجویان که بگفته شرکت کنندگان، از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز بوده اند، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و به محل نامعلومی منتقل شده اند.
آرش رهایی، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در مقطع کارشناسی مهندسی کامپیوتر_نرم افزار، یکی از این بازداشت شدگان است که طی پیگیری هایی که از سوی دانشجویان فعال جنبش سبز دانشگاه آزاد و دولتی تبریز انجام شد مشخص گردید توسط ماموران امنیتی و اطلاعاتی در زمان تجمع دستگیر شده است و وضعیت وی هم اکنون نامعلوم می باشد.
از این رو از پایگاه ها و رسانه های آزاد و مستقل همچون موج سبز آزادی و راه سبز تقاضا می شود به این دانشجویان کمک کنند تا شاید بتوانند با اطلاع رسانی به موقع، ضمن ابراز نگرانی های خود در رابطه با وضعیت دوستان خود که تنها یکی از آنها آرش رهایی می باشد، از وقوع فجایعی مشابه رفتارهای وحشیانه با بازداشت شدگان کهریزک جلوگیری بعمل آورند.
13 آبان با تمام اتفاقات ریز و درشت خود برگزار گردید و به پایان رسید ولی هم اکنون باید پیگیر وضعیت کسانی باشیم که احتمالا در همین لحظه مشغول شکنجه شدن هستند.
من بعنوان یک دانشجوی فارغ التحصیل وظیفه خود دانستم نگرانی دوستانم را از هر طریق ممکن و در حد توان به گوش همگان برسانم و توانی بیش از این ندارم که تنها دست یاری به سوی شما دراز کنم.

گزارش یک شاهد عینی از مراسم راهپیمایی ۱۳ آبان در اصفهان

گزارش زیر را یکی از شاهدان عینی مراسم راهپیمایی 13 آبان در اصفهان برای موج سبز آزادی ارسال کرده است که عینا منتشر می‌شود:

در حدود ساعت 10:30 دقیقه‌ی صبح جمعیت قابل ملاحظه‌ای در میدان انقلاب اصفهان اجتماع کرده بود و همین طور تعداد زیادی از نیروهای امنتی پلیس و لباس شخصی حضور داشتند. جمعیت به مراتب بیشتر از روز قدس بود ولی به دلیل تجربه‌ای که نیروهای امنیتی از روز قدس به دست آورده بودند اجازه‌ی شکل گیری هسته‌ی راهپیمایی را به سبزها ندادند.

در مقابل بانک صادرات به مردم حمله و تعدادی را دستگیر کردند. اندکی بعد عده‌ای از سبزها شعار مرگ بر دیکتاتور و جمهوری ایرانی سر دادند که با حمله‌ی نیروهای پلیس متفرق شدند.

جمعیت معترض بعد از مدتی از خیابان چهارباغ به سمت دروازه دولت به حرکت در آمد و در مقابل خیابان آمادگاه دست به تجمع زد و شعارهای الله‌اکبر و مرگ بر دیکتاتور سر داد که باز هم با حمله‌ی نیروهای انتظامی و لباس شخصی عده‌ای دستگیر شدند و جمعیت نیز دوباره متفرق شد.

عده‌ای به سمت میدان انقلاب و بخشی به طرف دروازه دولت به راه افتادند. در این هنگام همه‌ی پاساژها و تعداد زیادی از مغازه‌های آن محدوده اقدام به تعطیل کردند و خیابان برای مدتی مسدود شد.

ولی دوباره جمعیت معترض که هر لحظه به جمعیت آن‌ها اضافه می‌شد با ایجاد تجمع های کوچک به شعار دادن می پرداختند. ولی به دلیل ازدحام بیش از حد و خشونت بالای نیروهای امنیتی بیشتر راهپیمایان سکوت اختیار کرده بودند.

رفته رفته با زیادتر شدن جمعیت و تعطیل شدن مدارس اوضاع از دست مامورین خارج شد و دسته‌های کوچک مردم بدون مزاحمت به سر دادن شعار و خواندن سرود یار دبستانی می‌پرداختند.

در حدود ساعت 12:30 نیروهای لباس شخصی و بسیج با باتوم و گاز فلفل به طور گسترده به مردم معترض حمله کردند. تا جایی که برای متفرق کردن مردم در مقابل خیابان آمادگاه اقدام به شلیک هوایی کردند که با رژه ی مداوم نیروهای موتور سوار و آژیر های گاه و بیگاه آنبولانس ها و اومبیل های پلیس فضایی رعب‌آور و امنیتی را به وجود آورد. و کم کم باعث متفرق شدن کامل مردم معترض شد.

نیروی انتظامی و پلیس از درگیر شدن با مردم پرهیز می‌کردند و حتی در مواردی به خوش و بش کردن و توصیه‌ی دوستانه به مردم مشغول بودند ولی برعکس آن‌ها نیروهای لباس شخصی و بسیج وقاحت را به جایی رسانیده بودند که خودروی افرادی را که با خانواده‌ی خود در حال عبور بودند به جرم گرفتن فیلم متوقف کرده و سخیف‌ترین و بی‌شرمانه‌ترین رفتار را با آن‌ها انجام می‌دادند و به صدای اعتراض مردم به این اقدامات را با گاز فلفل و باتوم و لگد و مشت پاسخ می‌دادند. رفتار این بسیجیان که بعضا سنشان به 20 سال هم نمی‌رسید با مردم دل هر انسان میهن دوست و بافرهنگی را به درد می‌آورد.

وعده ما، 13 آبان

هموطن عزیز، هر کجای ایران که هستی امشب ساعت 22 یک بار دیگه با سر دادن ندای الله اکبر به کودتاچی ها نشون بده که هیچ وقت از خواسته بر حق خودت برنمی گردی، نشون بده که هنوز هم خون به ناحق ریخته شده ی نداها و سهراب ها رو به خاطر داری

وعده ما فردا، باز هم سبز سبز، مثل همیشه